فیفا خبر داد، قانون کنترل خط دروازه توسط تکنولوژیهای جدید به تصویب اولیه برد فوتبال، یعنی عالیترین مرجع قانونگذاری رسیده و اجرای آزمایشی آن از طریق دو تکنولوژی متفاوت در دو گروه جام کنفدراسیونها عملی خواهد شد تا نتایج حاصله جمعبندی به تصویب نهائی و اجرای همگانی درآید. برد ۸ نفره فوتبال متشکل از ۴ نفر از انگلیس، اسکاتلند، ایرلند و ولز ۴ نماینده فیفا است. فوتبال در شکل و شمایل کنونیاش شناسنامهای انگلیسی دارد. به این معنا که قوانین و مقررات فوتبال در بدو آن تحت تاثیر اندیشه مدرن تدوین شد که بسیاری از بنیانگذارانش نظیر آدام اسمیت، آدام فرگوسن جان لاک، دیوید هیوم، هابز، برنارد مندویل و.... انگلیسی و اسکاتلندیتبار بودند و مفاهیم جدیدی مثل اقتصاد آزاد، رقابت در شرایط برابر و تحت قوانین همه شمول، حق مالکیت، جامعه مدنی، منزلت فرد، حقوق برابر افراد و حقوق بشر به معنای امروزیاش برآمده از این اندیشه است. گرچه ایجازی چنین در تعریف کلیات اندیشه مدرن به قول علما ایجازی مخل است اما برای بررسی قانون جدید همین مختصر نیز میتواند نوری به زوایای تاریک فوتبال و اندیشه پشتیبان آن بتاباند. ۱- با توجه به رشد و توسعه سریع فوتبال و بروز مسائل جدید، تدوین قوانین جدید ضرورتی ناگزیر است اما نیاز به تدوین قانون در این زمینه به فینال جام جهانی ۱۹۶۶ و گل هورست به آلمان برمیگردد که بیش از ۴ دهه و نیم از آن گذشته است. تصمیم به تدوین قوانین جدید روندی طولانی و بطئی را طی میکند تا به تصویب نهائی برسد، اما علت آن را باید در شیوه و منطق حاکم بر این تفکر جست که از اصول اولیه آن اعتبار سنت و اعتقاد به اهمیت و خردمندی نهفته در سنت است که آن را عقل سلیم یا عقل عاقلانه مینامند و مبتنی بر این استدلال است که سنن قبلی تا کنون نیازهای ما را جوابگو بوده است. مثلا قانون جدید تا از همه زوایا با سنت رایج در فوتبال که تا اینجا فوتبال را به خوبی اداره کرده و به پیش برده است، سنجیده نشود رضایت به تغییر در قوانین نمیدهد. ضابطه اصلی این سنجش نیز حفظ بخش عمده سنت قبلی است. واضح است که این نوع تفکر، تغییرات ناگهانی و انقلابی را برنمیتابد. ۲- یا اقتدار داور که نتیجهاش فرمانبری مطلق از داور است و طی یک قرن و اندی به بخشی ناخوداگاه از ذهن هر کسی که حتی تفریحی فوتبال بازی میکند و نیز به فرهنگی رایج و سنتی پایدار در فوتبال تبدیل شده است. آیا قانون جدید با وارد کردن تکنولوژی، دامنه اختیارات داور را محدود نمیکند و از اقتدار او نمیکاهد؟ و آیا ضربه به اقتدار داور، ضررش بیش از نفع آن نخواهد بود؟ ۳- در این تفکر و فوتبال، فرد در قبال عملش مسئول است و باید پاسخگو باشد (البته شامل فوتبال ما نمیشود که کسی پاسخگو نیست!) و همه عناصر انسانی درگیر در فوتبال اعم از بازیکن، مربی، داور، حتی تماشاگر و هر فردی با هر پستی در صورت خطا و عدول از قوانین با جریمه و مجازات مواجه میشود. حال اگر تکنولوژی به کار رفته دچار خطا شود چه کسی را میتوان مسئول شناخت و مجازات کرد؟ و مسئولیت فردی چه میشود؟ ۴- در فوتبال عدالت مبتنی بر اعمال قوانین همهشمول و یکسان در حق همه تیمها و اندیشهمحوری آن رقابت در شرایط برابر است حتی تغییر زمان بازی، عین خروج از اصل رقابت در شرایط برابر است چون در این فاصله زمانی تغییراتی ناگزیر در آمادگی بازیکنان و... ایجاد میشود و جز در موارد خارج از توانائی بشر مثل عوامل طبیعی از قبیل بدی آب و هوا و موارد خطر جانی نمیتوان بازی را قطع یا زمان بازی را تغییر و آن را تکرار کرد که در فوتبال شامل موارد نادری میشود. آیا خطای تکنولوژی که کسی مقصر آن نیست، سبب تکرار بازی نخواهد شد؟ البته باز هم فوتبال ما را شامل نمیشود چون با درخواستی ساده نهتنها میتوان زمان بازی را تغییر داد بلکه میتوان مدعی ضرر هم شد. ۵- فوتبال ساده طراحی شده و قوانین آن چنان سهل است که با یک توپ و چهار نشانه در زمینی هموار میتوان آن را بازی کرد. آیا استفاده از تکنولوژی موجب پیچیده شدن بازی نمیشود؟ و یکی از دلایل موقعیت ویژه فوتبال نسبت به سایر بازیها ناشی از سادگی و همهفهم بودن آن نبوده است؟ *** برای هر تغییر در قوانین فوتبال بایستی به جوابی در درون منطق حاکم بر این ورزش و ذیل این اندیشه دست یافت. ۴ نفر بریتانیائی در برد فوتبال (که بدون تایید آنان قانونی تغییر یا قانون جدیدی وضع نمیشود)، در واقع پاسداران روح فوتبال در شکل کنونیاش هستند که ریشه در چنین اندیشهای داشته و مبانی اولیه فوتبال براساس چنین تفکری بنا شده است. آیا در فوتبال ایران، از چنین شناختی برخوردار هستیم؟